دوران مادها
شهر هگمتانه را اقوام آریایی ماد بنا نهادند و آن را پایتخت نخستین شاهنشاهی ایرانی قرار دادند. هرودوت بنای آنرا به دیاکو نخستین شاه ماد نسبت داده و گفتهاست که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیارهها بودهاست. ولی گروهی از دانشمندان بنای آن را به فرورتیش، سومین شاه ماد نسبت دادهاند.برخی معتقدند که «کَر کَشی» که در لوحهای آشوریان به آن اشاره شده، در محل همدان بودهاست. آشوریان باستان به شهرهای قوم کاسی، عنوان «کار کاشی» داده بودند، که “ کار“ به معنی قرارگاه یا منزلگاه و “ کاشی “اسم قوم“ کاسی“ است. و از این رو گویند که اسم قبلی هگمتانه، «اکسایا» یعنی شهر کاسیها بودهاست.
مادها، گروهی از اقوام آریایی بودند، که در شمال، مرکز و غرب ایران ساکن شدند. عواملی مانند: رشد اجتماعی و فرهنگی، تماس با گروههای بومی ساکن فلات ایران، وجود همسایگانی قدرتمند و احساس نیازهای جدید سیاسی و اجتماعی، آنها را وادار به اتحاد و ایجاد حکومتی مقتدر نمود، به طوری که قویترین قوم آن روزگار یعنی آشوریها را، برای همیشه از صفحهٔ روزگار محو کردند.
گزارشات مورخین یونانی از ساختار قلعه
روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بودهاست و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتختهای هخامنشی (پایتخت تابستانی و احتمالاً محل خزانهٔ آنها) به شمار میرفتهاست. گفتههای هردوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهمترین ماخذ تاریخی در این مورد است. وی بنای اولیه این شهر را به «دایااکو» نخستین شهریار ماد نسبت میدهد (۷۲۸ قبل از میلاد). هرودوت اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب قوم ماد را در دستیابی دیااکو به قدرت موثر میداند.
دیگر مورخین یونانی چون پلیبیوس، کتزیاس، ژوستین و گزنفون نیز دربارهٔ هگمتانه مطالبی جمعآوری کردهاند. دیااکو پس از اینکه هگمتانه را به پایتختی خود برگزید، تصمیم به ساخت قصری عظیم و مستحکم، به صورت هفت قلعهٔ تو در تو، گرفت. به طوری که کاخ پادشاهی و خزانه، در درون قلعهٔ هفتم قرار داشته باشند. دیااکو به تقلید از رنگآمیزی قصرهای بابلی دستور داده بود، کنگرههای هر قلعه را به رنگی مخصوص در آورند.
به این ترتیب: رنگ کنگرههای قلعه اول؛ سفید، دومی؛ سیاه، سومی؛ ارغوانی، چهارمی؛ آبی، پنجمی؛ نارنجی و کنگره در باروی داخلی؛ سیمین و زرین بودند. محیط بیرونیترین دیوار قلعه، تقریباً به اندازهٔ حصار شهر آتن بودهاست.
قصر شاهی، که در آخرین قلعهٔ درونی بر پا شده بود، دارای صدها اتاق بوده و مردم نیز خانههای خود را بیرون این قلعهها و در کنار آن ساخته بودند. بنا به درخواست دیااکو، قوم ماد شهرهای کوچکی را که در آن میزیستهاند، رها ساخته و پایتخت را مورد توجه قرار دادند و در اطراف قلعه شاهی، خانههای خود را بنا کردند.
پلیبیوس مورخ یونانی (۲۰۴ تا ۱۳۲ قبل از میلاد) مینویسد: «در دامان کوه اورنت، («اورنت» یا «اورانتس» = الوند)، شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم و حیرتآوری قرار گرفته و قصر شاهی در داخل آخرین قلعه آن استوار گردیدهاست. وضع ساختمانی، آرایش عجیب و تزئیناتی که در آن به کار رفته به نحوی بوده، که توصیف آن مبالغهآمیز به نظر میرسد. چوبهایی که در آن به مصرف رسیده، پوشیده از زر و سیم است. درها، ستونها و رواقهای آن، با هزاران گونه کندهکاری و نقش و نگار آراسته شدهاند. یک دیوار بیپیرایه و یک تیر عاری از زیور، در آن کاخ نیست. حتی کاشیهایی که زینتبخش «ازارهها» و دیوارههای درونی قصر است، با پوششی از آب نقره، سیم اندود گشته و همهٔ چوبها از جنس سرو و کاج هستند.»
کتزیاس مورخ یونانی و پزشک معروف اردشیر دوم هخامنشی (۴۰۴ تا ۳۰۵ قبل از میلاد) مینویسد: ««سمیرامین» ملکهٔ آشور، پس از دیدن وضعیت شهر و موقعیت مناسب آن دستور داده، که برای او در آنجا کاخی بسازند و چون دیدهاست که در شهر جدیدالاحداث کمبود آب وجود دارد، دستور داده تا با صرف هزینهای گزاف، نهری ساخته و آب دریاچهای را که در آن سوی کوه اورنت (الوند) است، به این شهر سرازیر نمایند.»
ابوبکر احمد بن محمد اسحاق همدانی – معروف به ابن فقیه - در کتاب البلدان خود، که در حدود سال ۲۹۰ هجری به تحریر درآمده، به نقل از یکی از دانشمندان پارسی مینویسد: «همدان بزرگترین شهر جبال و حدود چهار فرسنگ در چهار فرسنگ بودهاست.»
بخت النصر بعد از فتح و ویرانی بیت المقدس، فرماندهای به نام صقلاب را به قصد تصرف همدان میفرستد، ولی وی با عدم موفقیت مواجهشده و طی نامهای به بخت النصر مینویسد: «من به شهری آمدهام، دارای بارویی بلند و سرکش و مردمی بسیار و کوی و برزنهایی فراخ و رودهای فراوان.».
دوران هخامنشیان
پس از انقراض مادها، هر چند هگمتانه مرکزیت نخستین را نیافت، ولی به جهت قرار گرفتن در مسیر راه شاهی، که پارسه (تخت جمشید) را به سارد متصل میکرد، به عنوان پایتخت تابستانی هخامنشیان مورد توجه خاص بود و از این رو آن را آباد کردند.
در زمانی که داریوش سوم با اسکندر مواجه میشود، هگمتانه به صورت ویرانهای بودهاست. ولی داریوش سوم بنا به پیشنهاد یاران خود، دستور میدهد در میانهٔ شهر، کوشکی بزرگ که آن را ساروق مینامیدند، بسازند. در این کوشک، سیصد مخفیگاه برای گنجینهها و داراییها بر پا شد و برای آن هشت درب آهنین ساختند، که همه دو اشکوبی (دو لختی) و هر اشکوب، به بلندای دوازده گز بود.
چنانکه ملاحظه شد، دربارهٔ چگونگی احداث و نام بنیانگذاران هگمتانه در بین مورخین یونانی، اتفاق نظر وجود ندارد. مورخین اسلامی نیز در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند. در مورد محل دقیق آن هم نظریات متفاوتی ارائه شدهاست. گر چه اکثر مورخین، پژوهشگران و باستان شناسان مانند مرحوم مصطفوی، پرفسور گیریشمن، اشمیت، لوشای و پرا دارا، تپهای را که هم اکنون در شهر همدان به نام هگمتانه معروف است، محل اصلی شهر باستانی هگمتانه میدانند.
نتایج حفاریهای تپه هگمتانه
در حفاریهای باستانشناسی سالهای اخیر در تپه هگمتانه مشخص شدهاست که محل کاخ و بناهای اشاره شده، در تپه هگمتانه کنونی واقع بودهاست.از جمله ویژگیهای شهر باستانی هگمتانه، معماری و طرح و نقشه منظم این شهر بوده، که در بین آثار باستانی به دست آمده کمسابقهاست. آثار کشف شده حاکی از وجود یک شبکهٔ منظم و پیشرفتهٔ آبرسانی در شهر حکومتی مادها و پارتها است. در فواصل بین کانالهای آب رسانی، معابری بر عرض ۵/۳ متر وجود داشته و کف این معابر، تماماً با آجرهای مربع شکل و منظمی، مفروش بودهاست. تحقیقات نشان داده که در فواصل ۳۵ متری بین معابر، دو سری واحدهای ساختمانی قرار دارند، که هر کدام شامل یک حیاط مرکزی (هال) است، با اتاقها و انبارهایی به صورت قرینه در گرداگرد آن. به شکلی که هر واحد ساختمانی، فضایی در حدود ۵/۱۷ * ۵/۱۷ متر را در بر میگیرد. معابر مذکور با عرض ۵/۳ متر و پی بندی آجری در بخش وسیعی از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقی به جنوب غربی دارند.
پیشینهٔ حفاریهای علمی این تپه، به سال ۱۹۱۳ میلادی بر میگردد، که هیئتی فرانسوی از طرف موزهٔ لوور پاریس به سرپرستی شارل فوسی، کاوشهایی در تپه هگمتانه انجام داد. ولی نتایج این کاوشها هیچگاه منتشر نشد.
در طی ۱۰ فصل حفاری انجام شده از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۸، که حدود ۱۴۰۰۰ متر مربع از بقایای این شهر مورد کاوش قرار گرفت، یکی از کهنترین دورههای تمدّن بشری نمایان شدهاست. همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع ۹ متر و دو برج عظیم و کمنظیر در درون آن کشف شدهاست. از جمله کاوشهای علمی سال ۱۳۶۲ تا کنون که به سرپرستی آقای دکتر محمد رحیم صراف به انجام رسیده، منجر به شناسایی شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه شدهاست.
همچنین ادامه کاوشها، بخشهایی از حصار عظیم شهر به قطر ۹ متر و ارتفاع ۸ متر را آشکار ساختهاست. این حصار در فواصل معین، دارای بر جهان عظیم بوده، که هگمتانه قدیم را در بر میگرفتهاست.
به طور کلی این تپه در طول یکصد سال اخیر بارها مورد حفاری باستان شناسان داخلی و خارجی قرار گرفتهاست. ضمناً در طول حفاریهای انجام شده، آثار ارزشمند و بینظیری کشف گردیده، که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست.
لوحها
جام زرین به نام «آریارمنه»: این لوح از زرِ ناب و به ابعاد ۱۲ در ۸ سانتیمتر و دارای ۱۰ سطر به خط میخی است. «آریارمنه»، جدِّ داریوش اول است. این لوح در موزهٔ برلن در آلمان نگهداری میشود.لوح زرین به نام «ارشام»: ابعاد این لوح ۸ در ۱۳ سانتیمتر است. لوح به خط میخی واز دوره هخامنشینان بجا ماندهاست. این لوح در اختیار مجموعهٔ شخصی مارسل ویدال آمریکائی است.
در سال ۱۴۰۷ هنگام پی کنی خانهای در روی تپه هگمتانه دو قطعه لوح یکی طلا و دیگری نقره به اندازه هم پیدا شدند. ابعاد هر لوح ۱۹ در ۸/۱۸ سانتیمتر است و خطوط نوشته شده به خط میخی و محتوای هر دو نوشته یکی هست. لوح نقرهای در موزهٔ کاخ مرمر و دیگری در موزهٔ ایران باستان در تهران نگهداری میشوند.
لوح زرین به نام داریوش دوم: این لوح از زرناب به ابعاد ۵/۲۰ در ۵/۱۸ سانتیمتر و خطوط نوشته شده ۲۳ سطر به خط میخی است. این لوح خارج از کشور بودهاست که بهوسیلهٔ موزه ایران باستان خریداری گردید و اکنون جزو گنجینههای موزه ایران باستان است. لوح دیگری به ابعاد ۲/۱۶ در ۱۳ سانتیمتر یافت شده که دارای ۲۹ سطر به خط میخی است و در سال ۱۳۳۱ خریداری شده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
لوح زرین به نام اردشیر دوم: این لوح به نام اردشیر دوم پسر داریوش دوم هخامنشی و ابعاد آن لوح ۱۳ در ۱۳ سانتیمتر و دارای ۲۰ سطر به خط میخی است که در روی زر ناب حک گردیدهاند.

دیگر اشیاء یافتشده
کوزهای شکسته، به جا مانده از دورهٔ خشایارشا (پسر داریوش اول). این کوزه از نقرهاست که قطر دهانهٔ آن ۵/۷ سانتیمتر و ارتفاع آن ۱۲ سانیتمتر است. خطوطی میخی بر این کوزه نقره حکاکی شدهاست که برخی از کلمات آن باقی است و برخی دیگر روی تکههای شکسته شده بود و مفقود ماندهاست. این کوزهٔ دورهٔ هخامنشی که در خارج از کشور بودهاست خریداری گردیده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری میشود.بشقاب نقرهای با قطر دهانه ۲۰ سانتیمتر از دوره هخامنشی. این بشقاب در سال ۱۳۲۴ از طرف موزه ایران باستان خریداری و به کشور بازگردانده شد و در موزه ایران باستان تهران نگهداری میشود.
بشقاب یا جام نقره مربوط به دوره اردشیر اول. قطر دهانهٔ آن ۷/۲۶ سانتیمتر است. این بشقاب در اختیار موزهٔ مترو پولیتن نیویورک است. در لبهٔ داخلی بشقاب به خط میخی یک سطرطولانی نوشته شدهاست که ترجمهٔ آن این است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه کشورها پسر خشایارشا، خشایارشا پسر داریوش شاه هخامنشی [بود] که این جام سیمین را [برای] کاخ پادشاهی خود درست کرد.»
ظرف طلا که مانند کاسهای است گود که رویهٔ بیرونی آن دارای برجستگهائی است. این نقوش از لبهٔ ظرف شروع شده و در وسط برآمدگی تکرار میشود. بین برجستگیها و لبهٔ بالائیِ ظرف یک سطرخط میخی نقره شده جملهای به زبان پارسی باستان بابلی- عیلامی تکرار میشود و ترجمهٔ فارسی «داریوش شاه بزرگ» است. قطر دهانه ظرف ۴/۱۸ سانتیمتر و ارتفاع آن ۷/۱۰ سانتیمتر است. این کاسهٔ طلائی دورهٔ هخامنشی، گذشته از ارزش باستانشناسیای که دارد میتواند از نظر هنر طلاکاری و ظرافت یکی از کارهای هنری منحصر به فرد محسوب گردد. این ظرف جزو مجموعهٔ گورگیان در نیویورک است.
پایهٔ ستون سنگی مربوط به اردشیر دوم. این پایه ستون مربعی است به طول ضلع ۹۳ سانتیمتر که از سنگ یک تکه ساخته شده؛ بطوری که مربع زیرین بزرگتر و در روی آن مربع وسط شال ستون بصورت دایره روی مربع وسط قراردارد. در حاشیهٔ فوقانی مربع زیرین این ته ستون کتیبهای به خط میخی کنده شدهاست که ترجمهٔ آن چنین است: «ستون سنگی کاخ آپادانا اردشیر بزرگ...پسر داریوش شاه هخامنشی...». از قرار معلوم این ته ستون سنگی پیش از سال ۱۳۱۴ در تپهٔ هگمتانه بدست آمده و تا سال ۱۳۲۸ دراخیتار ادارهٔ فرهنگ وقت (آموزش و پرورش) بودهاست. سپس به موزهٔ ایران باستان تحویل داده شد و در حال حاضر در همان موزه نگهداری میشود.
ته ستون دیگری به نام اردشیر دوم هخامنشی. پایه ستونی از سنگ با ۷ سطر کتیبه به خط میخی مربوط به اردشیر دوم که در تپهٔ هگمتانه پیدا شد و درحال حاضر در تملک شخصی است در انگلستان. کتیبهای که بر این ته ستون نوشته شدهاست از این قرار است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، شاه این سرزمین، پسر داریوش شاه [که] داریوش پسر ارد شیر شاه [و] اردشیر پسر خشایارشا [و] خشایارشا پدر داریوش شاه [و] داریوش پسر ویشتاسب هخامنشی [بودند]، این کاخ را به لطف اورمزد و ناهید و مهر مرا از همه بدیها حفظ فرمایند و آنچه من ساختهام از گزند و آسیب محفوظ دارند.»
بنا به گزارش کتاب هگمتانه تا امروز (چاپ سال ۱۳۳۲)، ۸ قطعه لوح زرین و سمین از کشفیات تپه هگمتانه و تخت جمشید بدست آمده که ۵ لوح طلا و یک نقره مربوط به تپه هگمتانه همدان است و تنها یک لوح طلا و یک نقره مربوط به تخت جمشید است. همین نکته اهمیت تاریخی و باستانی تپه هگمتانه را بهتر از هر مطلبی دیگر نشان میدهد.
نظرات شما عزیزان: